سلام ما به لبخند شهیدان
به ذکرِ رویِ سربندِ شهیدان
سلام ما به گُم نامانِ لشگر
به تسبیحاتِ یا زهرایِ معبر
همان هایی که عمری نذر کردند
اگر رفتند دیگر بر نگردند
سلام ما به خاکی که بهشت است
به رویِ آن به خطِ خون نوشت است
به نقدِ جان بیا بازارِ معشوق
تنِ بی سر بیا دیدارِ معشوق
به هرکس اشک و سوز و آه دادند
هم او را پایِ سفره راه دادند
دوکوهه السلام ای خاکِ غربت
مناجاتِ حسینیه همت
دوکوهه خسته و دلگیر هستم
خجل از یار و سر به زیر هستم
دوکوهه این دلم خیلی گرفته
برایِ دیدنِ لیلی گرفته
دوکوهه شهرِ ما شهرِ خدا نیست
کسی با غربت ما آشنا نیست
دوکوهه زندگی ها زندگی نیست
کسی دیگر به فکر بندگی نیست
دوکوهه قلب آقا را شکستند
همه دنبالِ دنیایِ خود هستند
دوکوهه مهدیِ زهرا غریب است
میانِ خیمه در صحرا غریب است
دوکوهه تا که می گیرد دل ما
رویم آرام تا بهشت زهرا
دوکوهه هرشبِ جمعه به زاری
رود هرکس کنارِ یک مزاری
دوکوهه آمدم پیشت بمانم
برایت روضۀ زهرا بخوانم
دوکوهه سینه زن ها را صدا کن
میان داری نما و کوچه واکن
دوکوهه کوچه گفتم وای کوچه
چه می دانیم از معنایِ کوچه؟
شادی روح شهدا